مکان عبادت، سازه یا فضایی است که به طور خاص طراحی شده است که در آن افراد یا گروهی از مردم مانند یک جماعت برای انجام اعمال عبادی، تکریم یا مطالعه مذهبی می آیند. ساختمانی که برای این منظور ساخته یا مورد استفاده قرار می گیرد، گاهی عبادتگاه نامیده می شود. معابد، کلیساها، مساجد و کنیسه ها نمونه هایی از سازه هایی هستند که برای عبادت ایجاد شده اند. یک صومعه ممکن است هم برای اسکان افرادی که به فرقه های مذهبی تعلق دارند و هم به عنوان محل عبادت برای بازدیدکنندگان باشد. ویژگی های طبیعی یا توپوگرافی نیز ممکن است به عنوان مکان عبادت عمل کنند و در برخی ادیان مقدس شمرده می شوند. آیین های مرتبط با رودخانه گنگ نمونه ای در هندوئیسم است.
بر اساس قوانین بینالمللی بشردوستانه و کنوانسیونهای ژنو، ساختمانهای مذهبی از حفاظت ویژه برخوردار هستند، مشابه بیمارستانهایی که صلیب سرخ یا هلال احمر را به نمایش میگذارند. این قوانین بین المللی جنگ، شلیک به ساختمان مذهبی یا از آن را ممنوع می کند.
نمای مذهبی بیانگر باورهای مذهبی، انتخابهای زیباییشناختی و ظرفیت اقتصادی و تکنولوژیکی کسانی است که آن را ایجاد میکنند یا آن را تطبیق میدهند، و بنابراین مکانهای عبادت بسته به زمان و مکان، تنوع زیادی از خود نشان میدهند.
ساختمان های مذهبی
تاریخ
بسیاری از کلیساهای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به سبک های معماری محبوبی مانند احیای یونانی، احیای گوتیک یا احیای رمانسک طراحی شده اند. کلیساهای اولیه اغلب شکل ساده تری داشتند و گاهی برای خدمت به نیازهای چندین جماعت طراحی می شدند.
در دوره سکونت پنسیلوانیا، کلیساهای چوبی با طراحی ساده ساخته میشدند و اغلب با ساختمانهای بزرگتر به سبک محبوب با رشد جماعت جایگزین میشدند. سنتهای قومی و فرهنگی منجر به ساختن اجتماعات مذهبی شد که اغلب مربوط به کواکرها، منونیتها و کلیسای برادران بود، اگرچه سایر گروههای پروتستان نیز از این شکل استفاده میکردند. این ساختمانهای سادهتر و بدون جزئیات، هم از نظر فرهنگی و هم از نظر مذهبی مهم بودند، که نشاندهنده اعتقاد آنها به فضای داخلی بدون تزئین آنها بود. در حالی که تعداد کمی از آن کلیساهای چوبی اولیه باقی مانده اند، نمونه های خوبی از شکل خانه اجتماع باقی مانده و همچنان ساخته می شود، به ویژه در جنوب شرقی پنسیلوانیا. معمولاً یک طبقه در ارتفاع، با یک شیروانی رو به جلو، خانه های جلسات اغلب دارای دو درب ورودی مجاور هستند.
معابد تاریخی یهودی که منعکس کننده الگوهای اسکان یهودیان و رشد جمعیت هستند در سراسر ایالت ظاهر می شوند. مانند ساختمانهای دیگر فرقههای مذهبی، معابد یهودی اولیه از ظاهر سنتی سادهتر و با طراحی کمتر رسمی برخوردار بودند و ساختمانهای بعدی از سبکهای متمایز تری مانند احیای یونانی یا رومی یا احیای موری عجیب و غریب برخوردار بودند. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، اروپای شرقی کلیسای ارتدوکس بیزانسی یا یونانی کلیساهای متمایز گنبدی پیازی را ساختند که با موزاییکهای بسیار دقیق تزئین شده بودند، که بازتاب دهنده سنتهای سرزمینشان بود.
معماری مذهبی تجلی تلاش انسان برای ایجاد فضاهای مقدس برای ادای احترام یا نیایش با معبود خود است. برای تجربه امر مقدس، برای ارائه اشکالی که انرژی های معنوی در آن جریان می یابد و حس الهی را منعکس می کند، ایجاد شده است. ادیان کمتر تحت اللفظی بوده اند، و در نتیجه، تمایل به ایجاد نمادگرایی دارند. نمادگرایی عمدتاً مشتق از ایمان است. ایمان مستقیماً با فرهنگ ما مرتبط است و فرهنگ محصول مردم است. سمبولیسم برای هر جامعه یا گروهی از مردم بیان مستقیم باورها، عقاید، ترس ها و جشن های آنهاست. این به فضاهای زندگی منتقل می شود – پوشش ساختمان ما، که ما آن را معماری می نامیم. معماری شکلی از بیان نمادین است که به شکل ملموس آگاهی مذهبی حاکم بر مردم را نشان می دهد. این مقاله به بررسی فرم معماری بناهای مذهبی و اهمیت نمادین آنها می پردازد.
هند دارای قدیمی ترین تمدن پیوسته با فرهنگ متنوع از چندین دین و پیشینیان تاریخی است که همگی در مناطق جغرافیایی گسسته وجود دارند. حتی تاریخ معماری بیش از هر نوع دیگری به بناهای مذهبی می پردازد، زیرا آنها رساترین، مهم ترین و تأثیرگذارترین بناها در هر جامعه ای بوده اند. اعتلای معنوی، آرامش و سعادت از دیرباز اهداف گرامی بشر بوده است. با گذشت زمان ادیان مختلف پدید آمده اند و راه های گوناگونی برای رسیدن به دست نیافتنی ها، ارتباط با خدای متعال و تعالی روح اندیشیده اند. با انعکاس فلسفهها و آیینهای این ادیان، اشکال مختلف ساختمانی پدید آمده است که بافت اجتماعی و اقلیمی جامعه را مورد توجه قرار داده است. این بناها نشان دهنده ژانر خاصی در معماری هستند. آنها از نظر اندازه، معنای نمادین و تخیل خلاق با سایر ساختمان ها متفاوت هستند.
کیفیت برجسته معماری هندی محتوای معنوی آن بوده است. هند که از نظر جغرافیایی و تاریخی یک کشور پیچیده است، دارای میراث فرهنگی متنوعی است. این مکان زادگاه چهار دین اصلی هندوئیسم، بودیسم، و جینیسم و سیکیسم بوده است. تنوع مذهبی و تساهل مذهبی در اینجا به موجب قانون و عرف برقرار شده است. طبق قانون اساسی هند، حق آزادی مذهب یک حق اساسی است.
چه سازه هایی مقدس هستند
برای هزاران سال، انسان ها میل مقاومت ناپذیری برای تجربه یک قلمرو معنوی از وجود داشته اند. به همین دلیل است که در کنار ساختمانهای اولیه که برای سرپناه استفاده میکردند، انسانها همیشه سازههایی ساختهاند که هدف بالاتری را برآورده میکنند. نتایج برخی از خیرهکنندهترین معماریها در جهان بوده است: گوبکلی تپه نوسنگی در جنوب ترکیه، پانتئون در رم، و اهرام جیزه در مصر، بهعلاوه نمونههای مدرن، مانند معبد نیلوفر آبی در دهلی نو و ساگرادا فامیلیا. در بارسلونا
معماری معنوی به عنوان یک مفهوم، این فضاها را با تمرکز بر حواس پنج گانه و یک حس کلی بودن در بر می گیرد. معماری معنوی چه به عنوان فضایی برای عبادت، فداکاری، تفکر، یا به سادگی وجود داشته باشد، فضایی فیزیکی برای اهداف متافیزیکی فراهم می کند.
با این حال، معماری معنوی فراتر از هدف خود، سبک منحصر به فرد خود را نیز دارد. اگر از شما خواسته شود یک ساختمان مقدس را تصور کنید، ممکن است کلیساهای سر به فلک کشیده، مساجد پرآذین، معابد پر از پیوس یا دیگر ویژگی های کلاسیک را تصور کنید. معماری معنوی، عمدا یا ناخواسته، به عنوان یک نشانه فیزیکی و بصری برای آنچه قابل درک نیست عمل می کند.
دین و معماری
با قدم زدن در واشنگتن دی سی، دو ساختمان زیبا را از نظر سبک معماری و اهمیت به طور یکسان مشاهده خواهید کرد: کلیسای معبد ملی عبادت معصوم و ایستگاه اتحادیه واشنگتن.
باسیلیکا از سبک معماری رومی- بیزانسی استفاده می کند، در حالی که ایستگاه یونیون از سبک معماری Beaux-Arts استفاده می کند. هر دو ساختمان دارای برخی عناصر طراحی مشترک هستند – گنبدهای سر به فلک کشیده، سقف های طاقدار، و تزئینات و مجسمه های پیچیده. با این حال، در حالی که این ساختمان ها هر دو ویژگی های مشابهی دارند، اهداف بسیار متفاوتی را انجام می دهند.
کلیسا به طور منظم برای مراسم عشای ربانی روزانه و هفتگی، ایام مقدس تکلیف و به عنوان مکان دعا، عبادت و تفکر آرام مورد استفاده قرار می گیرد. برعکس، ایستگاه یونیون مسافران را از واشنگتن به شهرهای بزرگ در امتداد کریدور شمال شرقی آمتراک، ایستگاههای مترو محلی و خطوط اتوبوس متصل میکند.
دو ساختمان که از نظر معماری به طرز وسوسهانگیزی شبیه به هم هستند و در عین حال از نظر هدف مقدس کیلومترها (هم به صورت مجازی و هم به معنای واقعی کلمه) از هم فاصله دارند. باعث تعجب ما شد:
آیا افراد بنا به عملکردشان ساختمان های زیبا را به روش های مشابه یا متفاوت تجربه می کنند؟
آیا مکانهای عبادت احساسات و حالات ذهنی شدیدتر و فوریتری را برمیانگیزد؟
آیا علم اعصاب قرن بیست و یکم می تواند به ما کمک کند تا درک کنیم که معماری چگونه می تواند پاسخ های معنوی غیرقانونی را انجام دهد؟